سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روشنگری اجتماعی

 

عشق،مرگ و شکست،سه ضربهء نیرومندند که او را از این غرقاب به در می برند و به خود می آورند.در زیر این ضربات است که انسان،گاه برای نخستین بار،نگاه هایش که همواره در غیر خود و بیرون از خود مشغول است،به خود باز می گردد.آدمی چشم به درون خود می گشاید و به تماشا و تأمّل خویش می نشیند،در این تغییر،وی«حالات وجودی» خویش را دریافت می کند. 

و این،عمیق ترین،متعالی ترین و صادق ترین احساسات و دریافت ها و آزمایش های انسانی است و از این طریق،به نوعی آگاهی بی واسطه دست می یابد که به تعبیر متفکّران ما،علم حضوری نام دارد که در آن،علم،عالم و معلوم هرسه یکی است و تجربهء این وحدت،در خودآگاهی،تغییر ذاتی و انقلاب وجودی،نقشی اساسی دارد و از این طریق است که انسان،در هر قالب اجتماعی،چارچوب طبقاتی و حتّی در هر خصیصهء وراثتی که زاده و پرورده شده باشد،قدرت اعجازآمیز آن را دارد که خود را رها کند،دگرگون سازد و مسیر حرکت ایدئولوژیک و سرنوشت طبقاتی دیگری را انتخاب نماید.

روشنفکر وابسته به بورژوازی باشد یا نجیب زادهء اشرافی،امّا با اخلاصی وجودی و ایثاری انقلابی در خدمت کارگر یا دهقانی قرار گیرد که دشمن طبقاتی وی اند.پروردهء فرهنگ آریستوکراسی و آموزش های ویژهء نژاد برتر یا طبقهء انحصارطلب و زبده باشد و با این همه،بینشی توده ای بیابد و به راستی درد و داغ ها و حسّاسیّتها و گرایش های خاصّ نژاد محکوم و طبقهء محروم را در جان خود احساس کند و با آنان آمیزسی وجودی و وحدتی ذاتی پیدا کند،که مرحله ای است فراتر از رابطه ای که بر اساس تعهّد اجتماعی و مسئولیّت روشنفکرانه یا چپ روی تصنّعی برقرار می کند.خود،مردم شود؛نه نامردمی که در برابر مردم،خود را مسئول،قلمش را مقیّد و عملش را متعهّد سازد.

ادامه دارد...